شبکه اجتماعی پارسی زبانانپارسی یار

نظرات ارسالي

+ سلام دوستان خوب سي ام بهمن تولديكي ازبهترينهاي پارسي بلاگ يعني خانم ره گذرمديربسيارصبور،خوش اخلاق ،توانمندوآگاه اتاق دارالشفاءبزرگترين اتاق پيامرسان تابه امروزميباشداين حقير بعنوان نماينده تمام پزشكان وپرستاران ودست اندركاران اتاق دارالشفاءتولدايشان راتبريك گفته وآرزوي سعادت وسربلندي درتمام مراحل زندگي وعاقبت بخيري شان ازخدواندمتعال خواستارواميدوارم دركنارخانواده گراميشان هميشه آسوده باشندانشالله
2-سما
93/1/8
http://koooche.parsiblog.com/Rooms/1094/?5950396
*جهادي
تبريك عرض ميكنم خانم رهگذر
بعدی همه 19 نظر قبلی
هارموني
سلام شب شما بخير
سلام معين، سدرة المنتهي عزيز خوش امديد
+ مهرورزان زمان هاي کهن، هرگز از خويش نگفتند سخن/ که در آنجا که" تو" يي بر نيايد دگر آواز از "من"! ما هم اين رسم کهن را بسپاريم به ياد/ هر چه ميل دل دوست، بپذيريم به جان، هر چه جز ميل دل او ، بسپاريم به باد!
با سلام .متشكرم از شما روياي شبانه عزيز....
[) يا صاحب يا مهدي مدد [)
حکيم آن است که بدي را با خوبي پاداش دهد . [امام علي عليه السلام]
+ اينگونه نگاه کنيد...<br>مرد را به عقلش نه به ثروتش<br>زن را به وفايش نه به جمالش<br>دوست را به محبتش نه به کلامش<br>عاشق را به صبرش نه به ادعايش<br>مال را به برکتش نه به مقدارش.<br>خانه را به آرامشش نه به اندازه اش<br>اتومبيل را به کاراييش نه به مدلش<br>غذا را به کيفيتش نه به کميتش<br>درس را به استادش نه به سختيش<br>دانشمند را به علمش نه به مدرکش
مدير را به عمل کردش نه به جايگاهشنويسنده را به باورهايش نه به تعداد کتابهايششخص را به انسانيتش نه به ظاهرشدل را به پاکيش نه به صاحبشجسم را به سلامتش نه به لاغريشسخنان را به عمق معنايش نه به گوينده اش
+ كعبه يك سنگ نشاني است كه ره گم نشود . . . حاجي احرام دگر بند ببين يار كجاست
از کوچيکي عشق تو شــــد برا دلم بهونه اي اونقده عاشقت شدم به من ميگن ديوونه اي !! آره منم ديوونه ي عشق " حسين ِفاطمه " ديوونگي ز عشق تو مي ارزه بر عقل همه...
http://clinicalmedicine.ir/post-1700.aspx
بسيار عالي ... من هم تبريک عرض مي کنم به ايشون
بعدی همه 54 نظر قبلی
secret00003
اقاي دکتر ازصميم قلب تبريک ميگم موفق باشيد
سلام و سپاس به دوستان خوبم مخصوصا : سياه مشق هاي ميم.صاد، كريم شاهزاده كافشين، دنياي خودرو،راشد خدايي*،secret00003،- دكترجعفرسياه چشمDr.jafarsiahcheshmعزيز
+ **امروز اگر در خيابان ، شربت ميل کرديد لطفا ... به خاطر اون رفتگر زحمتکش ، ظرفشو روي زمين نياندازيد... **
هميشه اگر در خيابان شربت...
+ از تو بگذشتم و بگذاشتمت با دگران / رفتم از کوي تو ليکن عقب سرنگران. ما گذشتيم و گذشت آنچه تو با ما کردي / تو بمان و دگران واي به حال دگران. رفته چون مه به محاقم که نشانم ندهند/ هر چه آفاق بجويند کران تا به کران. ميروم تا که به صاحبنظري بازرسم/ محرم ما نبود ديده‌ي کوته نظران . دل چون آينه‌ي اهل صفا مي‌شکنند / که ز خود بي‌خبرند اين ز خدا بيخبران.
دل من دار که در زلف شکن در شکنت / يادگاريست ز سر حلقه‌ي شوريده سران . گل اين باغ بجز حسرت و داغم نفزود / لاله رويا تو ببخشاي به خونين جگران . ره بيداد گران بخت من آموخت ترا / ورنه دانم تو کجا و ره بيداد گران . سهل باشد همه بگذاشتن و بگذشتن / کاين بود عاقبت کار جهان گذران .
+ بسم الله الرحمن الرحيم زنگ اوّل ؛ توحيد . دومين زنگ ؛ نبوت و معاد . سومين زنگ ؛ – چه باشي چه نباشي – عدل است . و اِمامت ، گرچه آخرين زنگ حيات بشري است ومعلّم ؛ غايب . تا نيايد و نپرسد که : چه کرديد در آن وقت که غايب بودم همگي مشروطيم .
سلام بر شما ايلار خانم....
* هاتف *
همگي مشروطيم!:(سلام،بسيارعالي!
+ روزي گلي راز خود را به پروانه بگفت پروانه به دورش مي گشت و در اخر ايستاد پروانه جدا شد از او ولي گل همان جا تنها نشست پروانه به دنبال گلي ديگر رفت... بي هدف در دشت گل هاي زمين گل غمگين تر از غمگين بود تا سپيده تا غروب اسمون
يک روز گل رو به نقاش اش کرد و گفت کاش تو مرا پروانه مي افريدي تا در دشت تو همه جا مي رفتم به دور گل هاي عاشق عاشقانه مي گشتم يا لااقل کاش تو مرا زيبا تر از همه مي افريدي تا شايد پروانه ام بر گردد. با سوز دل و اه ها نقاش دلش به رحم امد رنگ پوست گل را قرمز کرد بويش را مستانه پخش کرد. از تمام گل هاي ديگر يک سر و گردن بالا تر رفت تا جايي که نام او همه جا پيچيد وصف زيبايي اش همه جا را پر کرد
پروانه بي خبر به دنبال گل معروف گشت ديد ان گل معروف همان معشوقش است که چنين در جمع پروانگان مي درخشد ولي اين بار گل بود که به پروانه اي دگر دل بسته بود... پروانه پرهايش ريخت و پشيمان از کردارش يک جا رفت و تا اخر عمر تنها زيست....
پروانگي عزيز پروانه ها خيلي هم با وفايند...
پروانگي
پروانه ها بي وفايند آيا؟:(
+ قرار دارم... گفتم:به به خوش تيپ کردي..چه عطري..چه تيپي..چه موهاي شونه کرده اي..کجا ميري اين وقت شب..؟ گفت:قرار دارم. گفتم:قرار داري؟با کي؟ گفت:با معشوقم قرار دارم. گفتم:اين وقت شب.حالت خوبه؟ گفت:اون دوست داره وقتي پيشش برم که کسي نتونه مزاحم بشه. گفتم:وا؟يعني چي..خب مثل بچه آدم صبح برو ديگه.. گفت:اون شب هاي تار رو که همه مشغول کار خودشونن و از ما غافلن, بيشتر دوست داره..
گفتم:ملت همه دم غروب ميرن کافي شاپ ,پارک , تو نصف شبي کجا ميخواي ببريش... گفت:با اون که هستم برام کافيه..ديگه به هيچ چيز ديگه اي نياز ندارم.. گفتم:بابا اون بيچاره دل داره..يه ليوان آب نميخواي دستش بدي؟ گفت:اون فقط توجه من رو ميخواد..همين.. گفتم:کادو نميبري براش؟ گفت:اون بزرگتر از اين حرفاست که به کادوي من نياز داشته باشه.. گفتم:پس حتما غير تو به خيلياي ديگه دل بسته؟ گفت:من کوچيک کوچيکشونم..
ديگه اعصابم خرد شده بود.گفتم:واقعا اين وقت شب حالت خوش نيست ها... گفت:اتفاقا هر وقت ميخوام برم سر قرار حالم دگرگون ميشه.. گفتم:مثل اينکه رسما عاشقي..حالا اسمش چيه؟؟ گفت:دارم ميرم ...با خدا قرار دارم...ميرم امام زاده نماز شب...اگه پايه اي تو هم بيا با هم بريم...يک بار که باهاش حرف بزني,ديگه دلت نميخواد از دستش بدي.. گفتم:بابا تو ديگه کي هستي......التماس دعا بنده خوب خدا...
ممكن است خستگي چشم ناشي از كار با رايانه تاثير دايمي بر روي بينايي نداشته باشد، اما بدون شك مخرب و كاملا نامطلوب و ناخوشايند است
و براي جلوگيري از اين امر افراد بايد در طول روز با تمركز بر روي هر چيز ديگري به جز صفحه رايانه چشم‌ها را در حالت استراحت و آرامش قرار دهند. كاربران بايد سعي كنند محل خود را تغيير داده و هر دو ساعت يك بار از جاي خود برخاسته و كمي راه بروند و چنانچه امكان دارد براي چند لحظه به صندلي تكيه داده و چشم‌هايشان را ببندند.
براساس اين گزارش، استفاده از عينك مناسب يكي ديگر از راهكارهاي مقابله با خستگي چشم ناشي از كار با رايانه است و اگر از عينك يا لنز استفاده مي‌كنند نيز بايد مطمئن شوند كه عدسي آن براي كار با رايانه مناسب باشد.
با سلام وتشكر از محبتتون.....
+ اگه تو اين دنيا نفهمي تنهايي و غير از خدا کسي رو نداري و باهاش خلوت نکني، شب اول قبر مي فهمي که شايد خيلي دير باشه.
سلام بر ايلار و كليه دوستان عزيز سلامت باشين انشالله ....
+ طلب سه حاجت از امام زمان (عج ) جناب حجة الاسلام على مرعشى به نقل از عمويشان جناب حجة الاسلام سيد محمود مرعشى و او نيز به نقل از شيخ محمد خاقانى فرمود: با اين كه حدود 30 سال از زندگى‎ام مى‎گذشت، ازدواج نكرده بودم.
مريضى، فقر و تنگدستى نيز زندگى مرا فرا رفته بود. روزى خبر يافتم كه در همسايگى ما دختر لايقى است تصميم گرفتم به خواستگاريش رفته و او را به همسرى در آورم ولى او از خانواده ثروتمندى بود، در حالى كه من فقير محض بودم . تنها راه چاره را توسل به حضرت بقية الله دانستم پس روزى عازم مسجد كوفه شده، تا در آنجا توسل يابم.
وقتى به مسجد كوفه رسيدم، در را بسته يافتم،پس همانجا كنار در مسجدبه گوشه‎اى پناه بردم، هواى سرد زمستانى مرا به هوس انداخت تا قهوه‎اى را كه به همراه داشتم دم كنم پس آن را در قورى ريخته و دم كردم، از آن زمان، استفاده كرده و دو ركعتى نماز خواندم، چيزى نگذشت كه قهوه آماده شدناگهان عربى به نزدم آمد، با ناراحتى قهوه‎اى به او تعارف كردم، او از آن قهوه قدرى نوشيد و فرمانم داد كه بقيه‎اش را خود بنوشم .
همه 5 نظر
اين را فرمود و رفت، وقتى به شهر بازگشتم ديدم از سرفه‎هاى مضمن خبرى نيست، به زودى با آن دختر نيز ازدواج كردم ولى همچنان در فقر باقى ماندم و حوادث پديد آمده و نويدهاى آن شب مرا به يقين رساند كه در آن شب سرد، به محضر حضرت تشرف يافته بودم، در حالى كه خود خبر نداشتم .
منبع: تشرف يافتگان، از مجموعه شميم عرش، پژوهشكده تزكيه اخلاقى امام على عليه¬السلام
+ خدايا به خاطر سه چيز از تو سپاسگذارم : دادن هايت ...ندادن هايت ... گرفتن هايت....... دادن هايت را نعمت ، ندادن هايت را رحمت ، گرفتن هايت را حکمت
سلام بر دکتر بزرگوار ..
سلام مرا هم شما دوستان گرامي پذيرا باشيد...
خدارا شكر به خاطر دادن وندادنهايش كه همه حكمت است كه ما نميدانيم
+ تو گل سرخ مني تو گل ياسمني تو چنان شبنم پاک سحري ؟ نه از آن پاکتري تو بهاري ؟ نه بهاران از توست از تو مي گيرد وام هر بهار اينهمه زيبايي را
دخو ®
سلام بر شما ... بسيار زيبا :)
لايك به خاطر سحرش:دي
سلام بر دوستان عزيز و تشكر از محبتتون...
واقعامطالبتون خيييييييييلي قشنگنه!!!!!
دكترجعفرسياه چشمDr.jafarsiahcheshm
رتبه 86
9 برگزیده
750 دوست
فهرست کاربرانی که پیام های آن ها توسط دبیران مجله پارسی یار در ماه اخیر منتخب شده است.
برگزیدگان مجله ارديبهشت ماه
vertical_align_top